-
Candan Ercetin - Elbette Lyrics
چهارشنبه 19 خردادماه سال 1389 20:32
Günes her aksam batıp hergün doğuyorsaÇiçekler solup solup tekrar açıyorsa En derin yaralar kapanıyorsa En büyük acılar unutuluyorsa Neden korkulur hayatta söyleyin bana (ben neden hep aynı kalayım söyleyinbana) Elbette bazen çiçek açıp bazen solacağım Elbette daldan dala konup sonra uçacağım Elbette bazen hızla dönüp...
-
loneliness
جمعه 14 خردادماه سال 1389 23:13
* ... در این کشاکش رنگین کسی چه میداند که سنگ عزلت من در کدام نقطه فصل است هنوز جنگل ابعاد بیشمار خویش را نمیشناسد... . .
-
توبیخ میشویم
دوشنبه 10 خردادماه سال 1389 21:46
شدیدا نیازمند یه توبیخ و حالگیری اساسی برای این تنبلی مبتلا به هستم! یکی که منو قشنگه بذاره جلوش و اونقدر بارم کنه تا از خجالت و شرمساری گریه م بگیره خبر مرگم 10 روز دیگه امتحان دارم و منی که از روز 29 اسفند هر روز براش برنامه نوشتم که درس بخونم و آماده بشم، لای هیچ کدوم از کتابام رو باز نکردم واقعا خجالت آور شدم من...
-
به بهانه تو...
جمعه 7 خردادماه سال 1389 22:10
* هر روز از آن تو باد نازنینم ... ..........
-
:*
سهشنبه 28 اردیبهشتماه سال 1389 21:55
* میگه: " اگه چشم معشوقت رو ببوسی٬ یه مدت ازش دور میشی ....... ! " حالا من دلم میخواد بدونم یکی که چشم معشوقشو نبوسیده و هفته تا هفته دورن ازهم اگه ببوسه چی میشه؟؟؟؟؟ ببوس و بوسه برگیر....... خدا رو چه دیدی یهو زد و واسه ما برعکس عمل کرد.... اصلا تو ببوس هر جا رو میخوای ببوس .......
-
فادر فیگر
دوشنبه 27 اردیبهشتماه سال 1389 21:48
فادر فیگور........ سرنوشت محتوم ماست؟؟؟؟؟ کاش میفهمیدن بیشتر رفتنا برای فرار از همین فیگور هاست... بقیه بهانه ست...
-
آی واندر...
یکشنبه 26 اردیبهشتماه سال 1389 22:01
* بعضی آدما هستن توی زندگیت که انگاری جاهایی از همو بلد نمیشین اصلا؛ یه جور حرف زدنایی بلک باکس بینتونه؛ یعنی حس میکنی سنسورای یه جاهایی از اون آدمو تا دنیا دنیاست کشف نخواهی کرد...حرفی میزنی یه برداشت دیگه میکنه. درخواستی میکنی یه کار دیگه میکنه... بعد تو هاج و واج میمونی و نمیفهمی که این آدمه که از قضای روزگار هم...
-
آخرین اخبار بارانی
شنبه 25 اردیبهشتماه سال 1389 21:58
میزان بارش بارون به نسبت هفته های قبل کاهش داشته ولی عصر همین امروز هم یه بارون خوشگل بهاری زد که حسابی چسبید هرچند من سرم اونقدر درد میکرد که نتونستم لذت وافر ببرم از هوای آفتابی بارونی عصر عرض کنم خدمتتون که اخبار جدید حکایت از آن دارد که این بارونهای اخیر گویا متعلق به اروپا میباشند در اصل، ولی به دلیل فوران...
-
باران و روسیه و ارومیه و حیاط خونه مون
شنبه 18 اردیبهشتماه سال 1389 20:24
بارون هر روزه ای که چند هفته ای هست شاهدش هستیم همه رو ذوق زده کرده. شهر پاک و تمیز، هوای دلچسب بهاری و چهره های خندان مردم بالای شهر خیلی مایه تفریح و ذوق من شده! حالا از همه اینا که بگذریم بارش خیلی خوب بارون باعث پرشدن پشت سدها و از همه مهمتر پرشدن آب دریاچه ارومیه شده که دیشب اخبار میگفت آب دریا یه نیم متری بالا...
-
ببار ای ابر بهار
سهشنبه 14 اردیبهشتماه سال 1389 20:01
این روزها بارون طراوت فوق العاده ای به شهر و کوه و دشت و دمن اطراف من داده واقعا لذت بخشه که هر صبح بیدار بشی و گلهای خیس خورده حیاط رو ببینی و وقتی میری سر کار از دیدن کوههای سرسبز و طبیعت بکر اون ذوق کنی امروز اما عصری که داشتم میرفتم خونه، بعد از جدا شدن از اولدوز خانوم با باران وحشتناکی روبرو شدیم. مقدار اندکی زیر...
-
روتینگگگ
دوشنبه 13 اردیبهشتماه سال 1389 19:39
با گذشت حدود سه ماه از کار جدیدم در شهر خودم، احساس میکنم زندگیم یه نموره روتین شده با وجودیکه کارم بد نیست و با تغییرات هر روزه کار از یکنواختی درمیاد، ولی همینکه هرروز و هر عصر در یک زمان مشخص میرم و میام و آدمایی که هر روز میبینم قابل شناسایی و حضور غیاب هستن، یه حس خاص بد یکنواخت بودن بهم میده. ولی چیزی که مشخصه...
-
اوسکو چوره کی
سهشنبه 7 اردیبهشتماه سال 1389 21:06
عکس رو همین امروز گرفتم. کل موضوع همایش برام خیلی جالبه! باید اخبارشو دنبال کنم. اسکو از شهرهای قدیمی آذربایجانه و شهریه که مردم بافرهنگ و پولداری هم داره. بیشتر معلمای زمان ما اهل اسکو بودن اسکویی ها به اقتصادی بودن هم شهره هستن و نمونه جوکهایی که برای اصفهانی ها میگن در آذربایجان برای اسکویی ها میگن البته بنده تا به...
-
بدون عنوان
سهشنبه 31 فروردینماه سال 1389 23:08
همینجوری فقط برای اعلام موجودیت آمدیم و و لا غیر این روزها نه چیزی میخونم نه چیزی میبینم و نه چیزی گوش میدم و طبیعتا چیزی هم به ذهنم نمیرسه برای نوشتن امروز فهمیدم بزرگ بودن کار خیلی مشکلیه! جر زدن کار آسون و پیش پا افتاده ایه با آدم جرزن مراوده نداشته باشی برات بهتره و خیلی چیزای مهم و اساسی دیگه امروز بهمئن خیلی هم...
-
شما دو انتخاب دارید
چهارشنبه 25 فروردینماه سال 1389 18:55
جری مدیر یک رستوران است. او همیشه در حالت روحی خوبی به سر می برد. هنگامی که شخصی از او می پرسد که چگونه این روحیه را حفظ می کند، معمولا پاسخ می دهد: ”اگر من کمی بهتر از این بودم دوقلو می شدم.“ هنگامی که او محل کارش را تغییر می دهد بسیاری از پیشخدمتهای رستوران نیز کارشان را ترک می کنند تا بتوانند با او از رستورانی به...
-
خسته شدم
جمعه 20 فروردینماه سال 1389 21:54
خسته شدم
-
افاضات در شرایط ....
دوشنبه 16 فروردینماه سال 1389 20:55
چند وقتی بود میخواستم راجع به گردش ایام بنویسم و از گردش چرخ که آدم رو از کجاها به کجاها میاره. از اینکه از 7 سال پیش تا الان من هر سالش رو توی شهرها و کارهای مختلف سپری کردم و .... بعدش دلم خواس راجع به شهر و تاریخ و پیشینه ترکها و آذریها بنویسم و اظهار تعجب کنم از این همه جعل تاریخ و دروغ پردازی که تا کجاها رفته اند...
-
کرگدنها....
سهشنبه 3 فروردینماه سال 1389 17:10
امروز نمیدونم چرا یهو دوباره این احساس در من به وجود اومد که من متعلق به نسلی دیگه هستم و اصلن امروزی و آپدیت نیستم امروز دوباره یاد کرگدنها افتادم که ازنسل دایناسورهای تری سراتوپوس هستند و جزو معدود بازماندگان عصر قبل از یخبندان. یه جورایی احساس پیری کردم و البته ناگفته نماند که احساس عقل کل بودن هم بهم دست داد. عجیب...
-
حسن ختام
شنبه 29 اسفندماه سال 1388 12:06
سال 88 داره تموم میشه و من برگشتم و دارم به تمام روزهایی که گذروندم فکر میکنم. دارم به این فکر میکنم که پارسال توی همچین شرایطی روابط خصوصیم چطور بود و الان به کجا رسیدم! به این فکر میکنم که پارسال این موقع چی ها داشتم و الان چی ها ندارم و برعکس و با قراردادن همه اینها در کنار هم به این نتیجه میرسم که سال 88 بهترین...
-
تا سه نشه....
سهشنبه 25 اسفندماه سال 1388 22:50
امروز دوتا اتفاق جالب افتاد. اولیش این بود که من فهمیدم واقعا چقدر خدا ستارالعیوب ه و اگه بنده هاش اشتباه کنن عیباشونو میپوشونه! خدا به اون گندگی و عظمتش خجالت نمیکشه یه کاری میکنه که دعوا بشه! اونم به چه وضع ضایع و خجالت آوری آخه من میگم به من چه که یکی که توی عمرم 4بار بیشتر ندیدمش و شماره تلفنم رو هم به خاطر مسائل...
-
Hiç yara almadan … Aynadan geçemezsin
یکشنبه 16 اسفندماه سال 1388 02:13
* * ببوس مرا به تمام عمق وجودت که حلاوت لعلت بزداید لحظهای چند این زهر هلاهل را که جرعه جرعه بر کامم میریزند... برای گذر از آینه زخم را گریزی نیست... . * نامردمانیم ما... نامردمان... نامردمانی که نجابت را به جوی نمیخرند و نام بلاهت بر آن مینهند... نامردمانی که عیارشان عیار نامردیست و مرد را انگ نافهمی میزنند......
-
تاوان شادی
یکشنبه 9 اسفندماه سال 1388 18:07
امروز صبح برای لحظاتی یه جورایی جوگیر شده بودم و احساس میکردم چقدر معنویات توی زندگیم کم رنگ شده! بعدش که یه کم فکر کردم از خودم پرسیدم آخه معنویت چیه آخه؟ اگه معنویت اینه که غمگین باشیم و گریه کنیم و اخمو باشیم ، خب این کجاش معنویته! رادیو یه آهنگ غمگین که میذاره، بعضی روزای خاص که میاد، ماه رمضون که میاد و ..........
-
رفتن همیشه رفتن
شنبه 8 اسفندماه سال 1388 20:28
بازم هوایی شدم بازم دلم رفتن میخواد. یعنی یه جورایی تو حس و حال فردینم که میگه یه دل میگه برم و اون یکی میگه نرم! البته دل یکیه هااا ،بحث بطن چپ و راسته! سوای رفتن و موندن، الان دلم یه مسافرت طولانی میخواد به یه جای گرم و شرجی با اونی که دوس دارم همیشه باهام باشه که بریم و بگردیم و عرق کنیم و لباسامون بچسبه به تنمون...
-
قانون شماره ۹
جمعه 30 بهمنماه سال 1388 20:30
هرقدر روابط عمومی بالاتری داشته باشی امکانات بیشتری خواهی داشت هرقدر امکانات بیشتری داشته باشی قدرت چانه زنی بالاتری خواهی داشت هرقدر قدرت چانه زنی بالاتری داشته باشی وجهه زیادتری خواهی داشت هر قدر وجهه زیادی داشته باشی اعتماد به نفس بیشتری خواهی داشت پس روابط عمومی بالاتر یعنی اعتماد به نفس بیشتر پ.ن:البته برای نتیجه...
-
ر و لو شن
پنجشنبه 22 بهمنماه سال 1388 23:09
... انقلاب همانند یک طوفان است قدرتمند و تماشایی و با عظمت ولی معلوم نیست در پس طوفان رنگین کمانی زیبا باشد یا سیلی خانمان برانداز ...
-
شاخص و خوشه و این روزها
چهارشنبه 21 بهمنماه سال 1388 21:01
نه که سرم درد بکنه واسه بحث و اینا نه که حال و حوصله تفسیر رفتار خودم و همشهریام رو داشته باشم و کلی نه که دیگه.... . . . ولی هرکی برنامه شاخص رو که این شبها از شبکه سه داره پخش میشه رو ببینه و حرفهای رهبر فقید رو بشنوه، و بعدش طرفداران اون رو چه سبز و چه سرخ و چه قرمز ، ببینه؛ باید خیلی ...... باشه که فکر کنه اینایی...
-
و بار دیگر ونه گوت
چهارشنبه 14 بهمنماه سال 1388 22:21
. ... پس شیطان یک سیب را با چیزهایی که دست کم باعث برطرف کردن بی حوصلگی میشد پرکرد. چیزهایی از قبیل قواعدی برای بازیهای ورق و تاس، روش معاشقه و دستورالعملهایی برای درست کردن آبجو،شراب و ویسکی و تصاویری از گیاهان مختلفی که میشد از آنها به عنوان ماده مخدر استفاده کرد و همچنین قواعدی برای آهنگسازی،رقص و آواز به صورتی...
-
دست بالای دست
یکشنبه 11 بهمنماه سال 1388 18:06
. اگر به شهر بزرگی بروید - و البته دانشگاه هم شهر بزرگی است- در آنجا یقینا با وولفگانگ آمادئوس موتزارت روبرو میشوید. پس در خانه بمانید! در خانه بمانید! به عبارت دیگر هر اندازه فرد جوانی فکر کند که در زمینه ی خاصی استعداد بینظیری دارد، دیر یا زود در همان رشته با فردی آشنا میشود که پس از این آشنایی، به قول معروف احساس...
-
love story
شنبه 10 بهمنماه سال 1388 22:42
. از وقتی که اولدوز رو دیدم هرشب قبل از خواب بهش فکر میکردم و دنبال راهی بودم تا محبت و عشق خودم رو بهش نشون بدم: . . اولش تصمیم گرفتم یه نامه عاشقانه براش بنویسم: . . بعدش با خودم فکر کردم بهتره یه دسته گل بهش بدم و حرف دلمو بزنم: . . یا اینکه عکس شاتالاپ شوتولوپ قلبم رو که وقتی می بینمش اونجوری میشه، براش نقاشی کنم:...
-
ترس
چهارشنبه 7 بهمنماه سال 1388 20:44
معمولا ترس اوضاع را خرابتر میکند
-
politic mast..rbation
چهارشنبه 30 دیماه سال 1388 23:26
امشب اخبار BBC گفت که مسئولان گردشگری ایران و اسرائیل در حاشیه یه اجلاس توی نمیدونم کجا یه چند دقیقه کنار هم وایسادن و تازه از اون بدتر با همدیگه دست دادن. این خبر به قدری هیجان انگیز و تحریک آمیز بود که بنده به محض شنیدن ماوقع و دیدن تصویر عنان از کف داده و مستربیش.ن سیاسی نمودم.