آنچه از زندگی می آموزم...

کوه با نخستین سنگها آغاز می‌شود/انسان با نخستین درد/در من زندانی ستمگری بود که به آواز زنجیرش خو نمی‌کرد/من با نخستین نگاه تو آغاز شدم

آنچه از زندگی می آموزم...

کوه با نخستین سنگها آغاز می‌شود/انسان با نخستین درد/در من زندانی ستمگری بود که به آواز زنجیرش خو نمی‌کرد/من با نخستین نگاه تو آغاز شدم

ویژگیهای یک اسب خوب 2

یک اسب خوب هرچقدر هم که درو برش پر از کره های اصیل و یا خود اصیل بین یا اسما اصیل باشه از اونجایی که خودش تنهایی باید از روی مانع بپره باید حواسش به نعل و افسار خودش باشه و به کره های دیگه اطمینان نکنه!

اگرهم داره کره ها رو برای مسابق آماده میکنه باید حواسش به میخ و نعل و دندون و افسار و زین کره ش باشه!

به قول قدیمیا مرده رو به حال خوش رها کنی کفنش رو مورد عنایت قرار میده! پس هیچ اسبی ولو اسب اصیل عرب رو نباید به حال خودش گذاشت که هر علفی دلش خواست بخوره!


الان عصبانیم!!!

ویژگیهای یک اسب خوب 1

اسب خوب هرگز بر سوارکار احمقی که غفلت میکند و از محکم بستن افسار به جهت رعایت حال اسب اکراه میکند نمی بخشد


اینو 6 سال پیش نوشته بودم! جمله از رومن رولانه از یکی از کتاباش که احتمالا جان شیفته باید باشه.


از امروز مطالبی رو که در خصوص حب نفس و خودخواهی هست با این عنوان خواهم نوشت! البته اگه حوصله ش باشه!!

قوانین زندگی

 

 

اونایی که قشنگ میخندن دل صافتری دارن و قابل اعتمادترن 

 

خسته نیستیم

قانون شماره ۱۰ : 

 

اگه احساس خستگی بکنی احساس خستگی میکنی ولی اگه احساس خستگی نکنی احساس خستگی نمیکنی 

والللا

قانون شماره ۹

هرقدر روابط عمومی بالاتری داشته باشی امکانات بیشتری خواهی داشت

هرقدر امکانات بیشتری داشته باشی قدرت چانه زنی بالاتری خواهی داشت

هرقدر قدرت چانه زنی بالاتری داشته باشی وجهه زیادتری خواهی داشت

هر قدر وجهه زیادی داشته باشی اعتماد به نفس بیشتری خواهی داشت

پس روابط عمومی بالاتر یعنی اعتماد به نفس بیشتر

پ.ن:البته برای نتیجه اعلام شده لازم نبود اینهمه آسمون ریسمون ببافم. ولی این سلسله مراتب رو به عینه تجربه کردم.

قانون شماره ۸

قانون شماره 8 زندگی: لحظات عمر با سرعت 60 ثانیه بر دقیقه در حال گذر هستند و در هر ثانیه تجربه ای نهفته است برای آنان که از اندیشه ورزانند.!!

.

پ.ن:بله!چی فکر کردین؟ اینم اون آیه ای که میگفتند اگر میتونید یک آیه مثل آیه های قرآن بیارین! در ضمن ثانیه بر دقیقه واحد جدید سرعته!!

قوانین ۵ و ۶ و۷

...

قانون شماره پنج زندگی: این قانون عکس قانون چهار هست. یعنی وقتی عملکرد شما مورد نقد واقع میشه الزاماً به مفهوم نقد نیست و ممکنه دلایلی مثل پرانگیزه تر کردن شما یا گرفتن حال دیگران (به قول ترکها دخترم به تو میگم عروسم تو گوش کن) باشه. 


قانون شماره شش زندگی: زمانی که مشغول انجام محاسبات مداخل دیگری هستی،به این معنیست که یا شغل خود را دوست نداری و یا مداخل خوبی نداری و یا شاید حتی بیکاری! به هر حال باید بدانی که محاسبه درآمد دیگری دردی از تو درمان نمیکند.

قانون شماره هفت زندگی: وقتی در یک دوراهی گیر کردی راه ساده را در پیش بگیر.

...

قوانین سوم و چهارم

...

قانون شماره سه زندگی: پشت هر حرکت به ظاهر غیرشرافتمندانه ای،دلیل شرافتمندانه و نه الزاماً درستی وجود دارد.کافیست زاویه دید خود را تغییر دهی تا جنبه شرافتمندانه آن را ببینی.


قانون شماره چهار زندگی: وقتی کسی داره از عملکرد شما در برابر موضوعی خاص دفاع میکنه و به اصطلاح هندونه زیر بغلتون میذاره و باعث میشه که نیشتون بناگوشتون رو مورد تعرض قرار بده، به این مفهوم نیست که حرکت شما درست و مناسب و اصولی بوده! بلکه ممکنه روشی برای ساکت کردن شما و به عبارت بهتر رفع فتنه باشه.
...

قانون شماره دو

..

قانون شماره دو زندگی: شوخی آفت جذبه است. زمانی میتوانی شوخی کنی و همزمان جذبه داشته باشی که حتی به شوخی خودت نخندی.

..

قانون شماره یک

از امروز موضوع جدیدی به وبلاگ اضافه میکنم به اسم قوانین زندگی که در اون سعی خواهم کرد اون تجربیاتی رو که توی این زندگی نسبتا مارکوپولویی خودم به دست میارم در قالب یک جمله ساده بیان کنم. این مسئله اولاً اسم وبلاگم رو توجیه میکنه و در ثانی واقعاً چیزهایی هستن که یاد میگیرم و میخوام که برام بمونن و سالهای آینده با خوندنشون پی ببرم تا چه حد میتونه طرز فکر آدم تغییر کنه و آیا قانونی خواهد بود که امروز بهش معتقد باشم و در آینده مخالفش باشم یا نه. البته شماره قوانین الزاماً ترتیبی نیس و شماره ها با توجه به موارد اتفاقی برای من و اونچه که در ذهنم میسازمشون بیان میشن. مطلب قابل ذکر بعدی اینکه همه این موارد برای من اتفاق نمی افتن و مطلبی که بیان میشه بیشتر اوقات تجربیاتی هس که من از رفتار سایرین به دست میارم.
به هر حال قانون شماره یک رو بیان میکنم:

قانون شماره یک زندگی: هیچ موفقیتی اتفاقی نیست و پشت هر موفقیتی فکر یا حرکت سازنده ای وجود دارد. وقتی برای دلایل موفقیت دیگران دلیل سازی میکنی بدان که یا حسودی، یا توجیه ضعف خود را میکنی و تا زمانیکه این دلیل سازی را پشت سر نگذاری پیشرفتت ملموس نخواهد بود.