آنچه از زندگی می آموزم...

کوه با نخستین سنگها آغاز می‌شود/انسان با نخستین درد/در من زندانی ستمگری بود که به آواز زنجیرش خو نمی‌کرد/من با نخستین نگاه تو آغاز شدم

آنچه از زندگی می آموزم...

کوه با نخستین سنگها آغاز می‌شود/انسان با نخستین درد/در من زندانی ستمگری بود که به آواز زنجیرش خو نمی‌کرد/من با نخستین نگاه تو آغاز شدم

تقدیر

کلی مشعوف شدم نصف شبی.... 

با تشکر از عزیزی که با لینک < داستان .. دادن روی کاناپه > بهاین وبلاگ رسیده. من که هی زیر و روش کردم چیزی پیدا نکردم

چرا گرفته دلت؟

دارم یاد میگیرم که حتی از عزیزترین کسانت هم نمیتونی انتظار هیچ چیز داشته باشی... حتی حفظ کردن حریمی که برای خودتون ساختید...

یاد میگیرم که همیشه تنها باید باشم؛ در سکوت... 

.

- چرا گرفته دلت؟ مثل آنکه تنهایی!

+ چقدر هم تنها...